لبخند شهادت

وقتي ترکش به قلبش خورد ، بلند گفت: يا مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
سرش رو بلند کردم که بگذارم روي پايم
گفت: ول کن سرم رو ، بذار آقا سرم رو بغل کنه
هنوز لبخند بر لب داشت و چشم هايش به افق بود که رفت
چه رفتني ... سر به دامن مولا ... با لبخند ... با آرامش ... اللهم ارزقنا...




تاريخ : دو شنبه 11 آذر 1392 | 13:16 | نویسنده : سینا فتاحی |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.